دوستان خوب من پس از خواندن مطالب قبلی ام نقطه نظرهای متفاوتی ارایه دادند . از همه آن ها سپاسگزام و از سوی دیگر بسیار خوشبختم که مطالبم تا این حد مورد توجه قرار می گیرد .
تفاوت نقطه نظرهای ارایه شده مرا بر آن داشت تا تلاش کنم با همه عزیزان خواننده به یک درک مشترک برسیم و اولین گام در این مسیر ارایه تعریفی از " فساد " است .
بدون تردید " فساد " به هر میزان از دیدگاه اخلاقی و حقوقی پدیده ای ناپسند است . اما دلایل اندیشمندان درباره ناروا بودن فساد در جامعه بسیار فراتر از این است . آسیب هایی که وجود فساد و حضور ریشه های آن به روند رشد و توسعه وارد می کند یکی از دلایلی است که متفکران را وا داشته تا مبارزه با فساد را یک اولویت اجتماعی ، اخلاقی ، فرهنگی و ... بدانند .
اما بدون داشتن تعریفی مشترک از امری مانند فساد نمی توان با آن مقابله کرد : فساد نیز مانند بسیاری از پدیده ها تعریف جامع و دقیقی ندارد یکی از بزرگ ترین دشواری های پیش رو برای تعریف فساد دامنه گسترده فعالیت هایی است که در این حوزه قرار می گیرد .
اما نمی توان گفت هر عاملی که آگاهانه و بر خلاف مصالح اخلاقی جوامع مختلف در لایه ای از پنهان کاری انجام شود فساد است و مانع توسعه به شمار می آید .
علاوه بر آن موضوع توسعه ، آرمان بسیار انسانی مقابله با فقر در کشورهای مختلف از جمله کشور ما می باید به پافشاری بیشتر برای مبارزه با فساد منجر شود .
با کمال تاسف امروزه حساسیت جامعه ایرانی نسبت به فساد بسیار کمتر از گذشته شده است . گویی ما پذیرفته ایم که فساد جزیی جدایی ناپذیر از فرهنگ حاکم بر رفتارهای فردی و عمومی ماست .
در بسیاری از کشورهای جهان قوانین و مقررات بسیار دقیق و مدون برای مقابله با فساد تدوین شده که با سختگیری و حساسیت بسیار بالایی به اجرا در می آید . رسانه ها نیز در این حوزه نقش بسیار بزرگی بر عهده دارند اما مطالعه متون رسانه های مختلف و طرز تلقی های جمعی نسبت به " فساد " در کشور ما نشان می دهد که هنوز تا رسیدن به این جایگاه فاصله زیادی داریم .
گاه حتی با کمال تاسف ، بهره گیری از موقعیت های ایجاد شده ای که فساد را به یک فرصت پیشرفت یا سو استفاده در راه رسیدن به اهداف بدل می کند برای ما نوعی تفاوت یا تمایز افتخار آمیز به شمار می آید ....
این مطلب ادامه خواهد داشت .
نظرات شما عزیزان: